شهید مطهر
نوشتهی جواد نعیمی
بزرگ بود و از نوادر روزگاران: مردی كه از نبود ظاهری اش غمناكیم، مشعل افروز اندیشه ها، معلم بزرگ ما، استاد شهید، مرتضی مطهری. بزرگ مردی كه هم چون همهی طلایه داران «نهضت های اسلامی در صدساله اخیر» ضمن تبیین خط و ربطی كه بایستی بر اندیشه و آرمان و زندگی انسان، حاكم باشد؛ پیوسته در جهت مبارزات فرهنگی، به جد می كوشید.
استاد، از همان نخستین روزهای جوانی كه آشنایی با قرآن پیدا كرد و «سیری در نهج البلاغه» را آغاز نمود، با نگرشی ژرف بر مسألهی «ختم نبوت» از خرمن فیض «پیامبر امی» خوشهها چید و در پرتو همین «آشنایی با علوم اسلامی» بود كه انسان این روزگار را به اندیشیدن در خاستگاه وجودی خویش و سیر آفاق وانفسی فرا خواند و چهگونه زیستن را به آدمی یادآوری كرد. او، اوی بزرگ، فریادگر راستی و درستی بود و سعی وافری در گرایش دادن جوانان به سوی اخلاق اسلامی داشت.
او، از سویی با نشان دادن نمونه ها و الگوهای اخلاق والا و از سوی دیگر با ارایهی «اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب» راهبر جامعه به سوی تعالی شد.
استاد گران قدر، نه تنها مسلمانان را با علوم اسلامی همانند عرفان و كلام و منطق و فلسفه آشنا كرد، بلكه با بیان دیدگاه های مختلفی هم چون «سیر فلسفه در اسلام»، «مباحثی اقتصادی»، «اصالت روح» و «نظرگاه اسلام پیرامون موضع گیری طبقاتی» زمینه های رشد و پرورش هر چه بیش تر مسلمانان را فراهم ساخت.
شهید مطهری، شیفتهی خاندان «وحی و نبوت» بود و در این راه «ولاءها و ولایت ها» را پذیرفته بود. او كوشش كرد تا «ماهیت نهضت امام حسین علیه السلام» و «قیام و انقلاب مهدی علیه السلام» را برای جامعه تبیین كند.
جهان بینی استاد شهید و بزرگوار، «جهان بینی توحیدی» بود. هم از این روی، فریادهای روح والا و تلاش های
ارزشمند آن عزیز را نه در «ده گفتار» و «بیست گفتار» كه در تمام طول زندگی پربركتش باید جست.
آن بزرگ مرد، برای نجات انسان ها از غربزدگی و پوچ گرایی و رهایی از گنداب فلسفه هایی نظیر «ماركس و ماركسیسم» بسیار اندیشید و بسیار تلاش كرد و بسیار نوشت و به عنوان گامی در راه حفظ اصالت ها و معنویت ها «نظام حقوق زن در اسلام» و «مسألهی حجاب» را مورد بحث و بررسی قرار داد.
روان شاد مطهری، از روحی والا و از دانش و آگاهی بی نظیری برخوردار بود. او اگر به «اصول فلسفه و روش رئالیسم» نظر می انداخت، «انسان و ایمان» را هم مورد بررسی قرار می داد و با غور و تفحص، «سیمای انسان در قرآن» را نیز به نظاره می نشست و با تفسیر «سوره های قرآن» راه را از بی راهه جدا و مشخص می كرد. او سرانجام با «جهاد» بی نظیر فرهنگی و با برخورداری از جاذبه و دافعه، چنان از «جاذبه و دافعهی علی علیه السلام» سخن راند كه مورد خشم و كین گروهك نابخرد فرقان، گروهی كه هیچ فرق میان حق و باطل را درك نكرده بودند، قرار گرفت و درواقع، نمونه و الگوی «شهید و شهادت» شد و به «زندگانی جاوید یا حیات اخروی» نایل گردید.
و امروز، در جای جای میهن اسلامی ما، سخن از آزادمرد دانشمندی است كه عمری را در راه اعتلای فرهنگ اسلامی سپری كرد و راستی را كه سخن گفتن از ابعاد وجودی او، بسی دشوار است. بزرگ مردی را كه پارهی تن امام «قدس سره» بود و فرزند عزیز او و خدمت گزاری برای اسلام و حوزه های علمیه، چه گونه باید ستود؟
خوب اگر گوش بسپاری، فریادش را از پس سال های خاموشی، به گونه ای رسا می شنوی كه می گفت: «اگر قرار است من زندگی خود را در راه جلوگیری از انحراف در اسلام، از دست بدهم؛ بگذار چنین باشد كه این بهترین شیوهی مردن است.»
مطهری به راستی معلم ما بود. نه معلم ما، كه معلم هر انسان آزاده و مسلمانی كه قصد دارد گام در راه خدا بگذارد. و بی جهت نبود كه امام راحل مان می فرمودند:
«كتاب های این استاد عزیز را نگذارید كه با دسیسه های غیراسلامی فراموش شود.» یا: «او تنها شخصیتی است كه می توانم بگویم تمامی كتاب هایش بدون استثنا، خوب است.»
استاد شهید ما، هم اكنون در پیشگاه «عدل الهی»، «داستان راستان» این امت شهیدپرور را زمزمه می كند. و راستی هم كه چه خوب و به جا و مناسب بود كه این روز را، روز شهادت شمع شبستان فرهنگ این قوم را، روز عروج و اوج مطهری را به نام «روز معلم» نامیدند و چه خوش تر آن كه این معلم شهید، الگو و اسوه همهی معلمان و محصلان جامعه ما باشد و همگان در پیمودن راهی كه او رهرو آن بود، توفیق یابند و به تربیت نسلی كفرستیز، مقاوم، دلیر و استوار و رهرو راه الله و صراط مستقیم او بپردازند.
بی جا نخواهد بود كه درپایان این مقال، برای معلم شهیدمان استاد مرتضی مطهری طلب علودرجات نموده و سپاس و درودی فراوان به پیشگاه همهی معلمانی كه پاكند و مطهری وار در تلاش برای آموزش های اصیل به كودكان و نوجوانان و جوانان این مرزوبومند، تقدیم كنیم.
|