وب سایت اختصاصی استاد جواد نعیمی

داستانک هایی از مقاومت و مبارزان فلسطینی - ترجمه ی جواد نعیمی


داستانک‌هایی از مقاومت و مبارزان فلسطینی نوشته‌ی طلال حسن گردانیده‌ی جواد نعیمی

عرب‌ها و مسلمان‌ها، کجایند؟
درخت زیتون، به هنگام هجوم بولدزرهای صهیونیست‌ها، نگاهی به ریشه هایش انداخت و فریاد کشید:
- پس این عرب ها و مسلمانان کجایند؟!
پژواک صدای درخت، در همه جا؛ پیچید: - پس... این...عر...ب‌ها ...و... مسلما...نان...کجا...یند؟!

درخت پرتقال
همین که یکی از سربازهای رژیم اشغال‌گر قدس؛ فهمید کودکی در میان شاخ و برگ‌های درخت پرتقال، پنهان شده تا مثل دیگر دوستانش با سنگ به آن‌ها؛ حمله کند، دستور آتش داد.
لحظه‌ای بعد، درخت پرتقال از خون آن کودک شهید، سیراب شد!

نقاشی
معلم نقاشی به دانش آموزان گفته بود تصویری از کودکان سرزمین‌های اشغالی را بکشند.
همه‌‌ی آن‌ها، کودکانی را نقاشی کرده بودند که پرچم فلسطین را در دست داشته و با سنگ، سربازان متجاوز صهیونیست را هدف گرفته بودند!

پیروزی
کودکی سربازان اشغال‌گر راسنگ باران کرد.سپس دستش را به نشانه‌ی پیروزی بالا برد وهم زبان وهم زمان با دیگر دوستانش فریاد کشید: زنده باد فلسطین!
گلوله ی یکی از صهیونیست ها به یکی از انگشتانش خورد! اما دست خون آلوده ی کودک، هم چنان به نشانه ی پیروزی ، بالا بود!

راه و تفنگ
خانه اش را خراب و مجبور به مهاجرتش کرده بودند. در راه مهاجرت، خطاب به نوه‌اش گفت: عزیزم ! به نشانه هایی که در این راه وجود دارد، نگاه کن! چون به زودی تو درحالی که تفنگی بر دوش داری، از همین راه برمی گردی!


بازگشت به آرشیو مطالب