|
تازه های انتشارات شمع آوید
کتاب «ماکس وبر و توماس مان: رسالت و برساختن خود» |
کتاب «ماکس وبر و توماس مان: رسالت و برساختن خود»، نویسنده هاروی گلدمن، ترجمه دکتر قربان عباسی، انتشارات شمع آوید چاپ و انتشار یافت.
نویسنده کتاب، مقدمه ای بر ترجمه فارسی این اثر نوشته اند.
آشنایی با نویسنده: هاروی گلدمن مدرک لیسانس خود را از دانشگاه ایالتی میشیگان در ادبیات تطبیقی و دکترای خویش را در علوم سیاسی از UC Berkeley دریافت نموده است. گرچه مدرک تحصیلی او در رشته علوم سیاسی است، با تخصص در نظریه سیاسی، او همیشه هر دو نظریه اجتماعی و سیاسی را با هم تدریس کرده است. او نویسنده کتابی درباره مفاهیم خود و کار در ماکس وبر و توماس مان و کتاب دیگری درباره درک وبر و مان از فرهنگ، جامعه و سیاست است. علاقه اصلی او به نظریه اجتماعی معاصر و پیشینیان فلسفی آن و نیز جامعه شناسی ادبیات است.
بخش های کتاب: در بخش اول این کتاب، به جنبههایی از تفاسیر وبر و مان از طبقه بورژوازی در آلمان و غرب اشاره خواهیم کرد و به نقاط قوت و ضعف و بهویژه به معانی مستتر در مفهوم سنتی "وظیفه" یا همان "رسالت" خواهیم پرداخت. این بحث در اصل از "اخلاق پروتستانی"، "بودنبروکها" و "تونیوکروگر" آغاز خواهد شد و بعد از مسیر خوانش همین آثار تلاش مینماییم تا درک و فهم وبر و توماس مان از بحران درونی طبقه بورژوازی در آلمان، عواقب این بحران بر اعضای نافرمان و خودرأی این طبقه را بکاویم و در نهایت اهتمام به خرج دهیم تا اهمیت رسالت یا وظیفه در زندگی بورژواهای سده گذشته و زندگی بورژواهای جدید را بسنجیم و نشان دهیم که طبقه بورژوازی در غرب چه تغییر و تحولاتی را از سر گذرانده است.
در بخش دوم این کتاب به شیوهای سر راستتر به الگوی «خود»، «منش» و «هویت» که وبر و مان آن را توسعه میدهند خواهیم پرداخت؛ اینکه این مفاهیم بر چه چیزی بنا شدهاند و چگونه در اندیشه غربیان سامانیافتهاند. این بحث به شیوهای نظاممند اساساً در نوشتههای وبر در باب دین ظاهر شده است. در آنجا وبر بهصراحت پیدایش شکل خاصی از منش در غرب را با ایدهآلهای خود و شخصیتسازیهای دیگر جاها مورد مقایسه و تطبیق قرار میدهد. این مقایسه، وی را بدانجا سوق میدهد تا بهصراحت نقش رسالت در شکلدهی به سرنوشت باخترزمین را توضیح داده و آن را تبیین کند. بعد از وبر تلاش خواهیم نمود تا کوششهای توماس مان برای تبیین و تحقق و نیز بسط برداشت خود از مفهوم رسالت و منش هنرمند را که اول بار در «تونیوکروگر» مطرح ساخت، مورد کنکاش قرار دهیم. این آثار با منشها و توصیفات دلیرانه و سربازوار در اثر بزرگ توماس مان "«مرگ در ونیز»" به اوج خود میرسد، لیکن در این رمان برای اولینبار شواهدی از نیروهای تاریکتر ملازم با این آرمانها را نیز شاهد میشویم. نیروهای تاریکی که در کمین خود مدرن نشستهاند: خودی که شکلگرفته است و با خطر زندانیشدن پشت حصارهای خویش مواجه میشود. در «مرگ در ونیز»، برای اول بار به سویههای تاریک خود دست مییازیم که چگونه آدمیزاد میتواند به دست خویشتن، دیوارهای زندان خویش را بالا برد و خود را در زندانهای خودساخته محبوس سازد.
|
آرشیو خبر |
|
|