|
یادداشت: به هم وابستگی یا جهانی شدن مساله اینست |
جهاني شدن! واژه اي که امروزه در بسياري از موارد با آن روبرو مي شويم. کافيست دقايقي را به بررسي رسانه هاي صوتي و تصويري اختصاص دهيم؛ درواقع مواجهه با مساله "جهاني شدن" به طور جالبي به امري اجتناب ناپذير بدل شده و تمامي افراد جامعه در هر سطح از زندگي و آگاهي، به نوعي با اين مساله مواجه هستند. بنابراين موضوع "جهاني شدن" در جامعه کنوني به امري مهم و گسترده بدل شده که هيچ حد و مرزي نمي شناسد و به سرعت در حال نفوذ در سرتاسر جوامع است.
"آنتوني گيدنز" يکي از بزرگترين جامعه شناسان معاصر، آراي بسياري را در زمينه موضوع "جهاني شدن" ارائه داده است. وي در اين زمينه به بررسي هويت شخصي افراد مي پردازد که امروز چگونه در رابطه با هويت جمعي، شکل مي گيرد. اينکه افراد در جامعه امروز در تعيين هويت شخصي شان، بيشترين تاثير را از رسانه مي گيرند. رسانه هايي که در بازانديشي مدرن، نقشي محوري دارند و گزينه هاي انتخاب ما را مشخص کرده و سبک هاي زندگي را به ما معرفي مي کنند.
لذا وی«جهانی شدن» را بسط، گسترش و دنباله آنچه که در گذشته وجود داشته است نمیداند بلکه آن را پدیدهای تلقی میکند که به نحو بنیادی، جدید است برخلاف سایر نظریات در مورد «جهانی شدن» گیدنز معتقد است که این پدیده صرفا فرآیندی در بعد اقتصادی نیست که تنها براساس اقتصاد بازار قابل فهم باشد، این پدیده پایان سیاست، دولت، ملت، خانواده، فرهنگ و عواطف نیستند، بلکه برعکس برخی از آنها را تقویت میکند.
همچنین بر این نظر تاکید میکند که معنای «جهانی شدن» این نیست که جامعه جهان درحال یکپارچه شدن است و برعکس این پدیده در برخی ابعاد با تفرق و پراکندگی روبهروست تا اتحاد و یکپارچگی.
مارتین آلبرو، از دیگر نظریهپردازان پدیده «جهانی شدن»، این پدیده را به فرآیندهایی که براساس آن تمام مردم جهان در یک جامعه واحد و فراگیر جهانی به هم میپیوندند، تعریف میکند. همچنین آمانوئل ریشتر، «جهانی شدن» را شکلگیری شبکهای میداند که طی آن اجتماعاتی که پیش از آن در کره خاکی دورافتاده و منزوی بودند، در وابستگی متقابل و وحدت جهانی ادغام میشوند.
در عصر مدرن سطح و عمق فاصله گیری زمانی و مکانی بسیار بالاتر از دوران پیشین است و روابط میان دولت ها و رویدادهای اجتماعی و دوردست به همین اندازه درهم تنیده شده است. «جهانی شدن» اساسا به همین فراگرد دست یابنده مرتبط است، تا آنجا که شیوه های ارتباط میان زمینه ها یا مناطق گوناگون اجتماعی در پهنه کل سطح زمین در قالب شبکه ای در آمده است. «جهانی شدن» را می توان تشدید روابط اجتماعی در سطح جهانی تعریف کرد. همان روابطی که موقعیت های مکانی دور از هم را چنان به هم پیوند می دهد که هر رویداد محلی تحت تاثیر رویدادهای دیگری که کیلومترها با آن فاصله دارد شکل می گیرند و بالعکس دگرگونی محلی به عنوان بسط جنبی روابط اجتماعی درپهنه زمان و مکان در واقع بخشی از فرآیند جهانی شدن به شمار می آید. در واقع «جهانی شدن» یعنی شدت بخشیدن به آن دسته از روابط اجتماعی که نقاط جغرافیایی دوردست را با هم مرتبط می سازد و این ارتباط به شکلی است که از طریق آن وقایعی که در یک نقطه از جهان روی می دهد تحت تاثیر وقایع نقاط مایل ها دورتر از آن هستند و برعکس.
به گفته «مک گور» «جهانی شدن» یعنی افزایش شمار پیوندها و ارتباطات متقابلی که فراتر از دولت ها دامن می گستراند و نظام جدید جهانی را می سازد.
«جهانی شدن» به فرآیندی اطلاق می شود که از طریق آن حوادث، تصمیمات و فعالیت های یک بخش از جهان می تواند نتایج مهمی برای افراد و جوامع در بخش های بسیار دورکره زمین در بر داشته باشد.
با این اوصاف جهانی شدن پدیده ای است که بر اثر وقوع آن در تصمیم گیری ها و فعالیت های اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی انسان ها، نقش مرزهای جغرافیایی به حداقل کاهش می یابد. در این رهگذر منافع تک تک انسان ها وکشورها بیش از پیش درمنافع تمام مردم و در تمام کشورهای جهان درهم تنیده خواهد شد. در دنیای جهانی شده، واژه ملی، جای خود را به واژه بین المللی خواهد داد. در واقع «جهانی شدن» محیط یگانه ای را برای کلیه کشورهای جهان به وجود می آورد که در آن، پیوندهای بین المللی به حداکثر خواهد رسید. دراین محیط بیگانه قوانین جهانشمول است و جامعه جهانی باید از آن تبعیت کند.
«جهانی شدن» به عنوان واژه رایج دهه ۱۹۹۰، به عنوان روندی از دگرگونی، ازمرزهای سیاست، و اقتصاد فراتر می رود و علم و فرهنگ و کسب زندگی را نیز در بر می گیرد. از آن جهت جهانی شدن پدیده ای است که قابل تسری به اشکال گوناگون عمل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حقوقی، فرهنگی، نظامی، تکنولوژی و همچنین عرصه های مختلف عمل اجتماعی نظیر محیط زیست است.
|
آرشیو خبر |
|
|